بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

مهيج ترين اتفاق

حس مادر/حس تولد/حس شکوفه دادن

1390/6/5 9:53
نویسنده : مامان ناهيد
2,909 بازدید
اشتراک گذاری

 

 تا 2 ماهه دیگه مادر میشم

!! مادر شدن براي بار دوم ؟

مادر شدن انگار یه تولد دوبارست ؛ تولدی اول برای خود مادر و بعد برای ورود کوچولوی نازنینم به این دنیا.

 انگار با تولد نوزاد خود مادر هم دوباره متولد میشه ؛ دوباره پاک میشه و دوباره شکوفه میکنه و خدا دوباره بهش فرصت پاک زندگی کردن میده ؛ ولی ايندفعه همراهش یه نوزاد معصوم و پاک هم میفرسته که یادش باشه خدا برای چی دوباره بهش فرصت پاک زندگی کردن و شکوفه کردن داده .

مادر شدن فرصتیه که خداوند به مادر میده تا مادر خالق و افریننده بشه ؛ چه حسیه خالق بودن ! چه حسیه اینکه خدایی که تنها خالقه بزرگ افرینشه حالا میخواد تورو هم توی این خالق بودن و افرنندگی سهیم کنه.

چه حسیه که آدم با خدا تو کاری سهیم باشه و خدا انقدر دوستش داشته باشه !؟ 

 حس مادر شدن مثل نم نم بارون لطیفه و دلت میخواد ساعتها زیر نم نم بارون بهاری راه بری و این حالتت تموم نشه حتی وقتی بچه توی شکمت لگد میزنه و بی تابی میکنه با اینکه شاید دردت بیاد ولی انقدر لذت باهاش همراهه که ازش سیر نمیشی حتی یه موقع اگه اروم باشه میترسی که مبادا بچه چیزیش شده باشه !

حس مادری یعنی انتهای دلواپسی و محبت و عشق عشق به اینکه لگدهای بچه رو تحمل کنی ولی بچه باشه ولی بچه تکون بخوره ولی بتونی تا آخر باهاش باشی و خلقش کنی حس مادر شدن یعنی اندفعه که داری زیارت عاشورا میخونی بدونی یکی دیگم باهاته که داره گوش میکنه و باهات نجوا میکنه ؛ یکی دیگه هست که ايندفعه وقتی میگی یا حسين دستتو بی اختیار میزاری روی دلت تا اون بچه هم از برکتش بی بهره نمونه

حس مادر شدن مثل برگ گل یاس لطیفه و پر از برکت/

شنیدم میگند اگر زن بارداری در حق کسی دعا کنه مخصوصا موقع زایمانش دعاش برآورده میشه خدای من این چه حسیه؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آرین
5 شهریور 90 10:21
مامان ناهید سلام ، من امروز به وبلاگ شما اومدم و از خوندن آخرین پستت حسابی منقلب شدم ،خیلی بی نظیر بود.آرزو میکنم شما و باران کوچولو روژان عزیزم و پدر خانواده همگی سلامت و شاد باشید


ممنون عزيزم . اينكه از نوشتم خوشت آمد خوشحالم .
سحر
5 شهریور 90 15:00
سلام بر ناهید پر احساسم
منا
16 شهریور 90 13:34
سلام ناهید جون
خوبی خواهر؟حالا من آدرست را گم کرده بودم از بس بی حواسم ! تو نباید یه سراغی از من بگیری؟؟؟؟
ناهید جون خیلی خیلی خیلی قشنگ نوشتی بودی از حس مادر شدن و مادر بودن فکر کنم قشنگترین حس و بهترین هدیه از طرف خدا باشه با خوندن متنت اشک تو چشام جمع شد
ناهید جون خیلی میترسم ازینکه مامان خوبی واسه دخترم نباشم ازینکه وقتی دخترم بزرگ بشه برگرده و بهم بگه در حقش مادری نکردم و ....
عزیزم تو زودتر از من زایمان میکنی موقع زایمانت واسه من و دخترم و همه مامانای دیگه دعا کن


سلام عزيزم . من هميشه بهت سر ميزنم ولي گاهي نظر نميگذارم . حتماً برات دعا ميكنم.